English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6210 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
brach U تازی مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Arabs U تازی
buckhound U تازی
canum venaticorum U تازی ها
greyhounds U تازی
Arabic U تازی
deer hound U تازی
stag hound U تازی
Arab U تازی
greyhound U تازی
hounds U تازی
hounds U سگ تازی
hounded U سگ تازی
hounded U تازی
hounding U سگ تازی
canes venatici U تازی ها
hound U تازی
grey hound U تازی
wolf hound U سگ تازی
hounding U تازی
hound U سگ تازی
huntsman U تازی دار
alpha canes venaticorum U الفا- تازی ها
greyhound U نوعی تازی
huntsmen U تازی دار
staghound U تازی شکاری
deer dog U تازی سگ شکاری
greyhounds U نوعی تازی
lyam hound U تازی بویی
lyme hound U تازی بویی
sleuthhound U تازی بویی
harrier U تازی مخصوص شکارخرگوش
beagle U تازی شکاری پاکوتاه
beagles U تازی شکاری پاکوتاه
wolf hound U تازی درشت اندام
life the hound <idiom> U زندگی مثل سگ تازی
totalitarian U وابسته بحکومت یکه تازی
foxhound U تازی مخصوص شکار روباه
to ride to hounds U با تازی شکار روباه کردن
foxhounds U تازی مخصوص شکار روباه
to rid to hounds U با تازی شکار روباه کردن
whippets U سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
whipper U همدست شکارچی که تازی ها راباشلاق میراند
whippet U سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
gaze hound U تازی که بیشتر با چشم دنبال شکار می رود تا با بو
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
slow and steady wins the race U اسب تازی دوتک روبشتاب شتراهسته میرودشب وروز
drag hunt U شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
hoick U فریاد تازی دار بعلامت اعلام کشف مسیر شکار
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
yoicks U علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
Arabic U زبان تازی زبان عربی
saluke U سگ شکاری بویی تازی بویی
fluty U نی مانند
goatish U بز مانند
mammilary U مانند
etcetera U و مانند ان
unequaled U بی مانند
plumelike U پر مانند
penniform U پر مانند
frothy U کف مانند
womanlike U زن مانند
toughest U پی مانند
tougher U پی مانند
tough U پی مانند
plumose U پر مانند
encephaloid U مخ مانند
gypsiferous U گچ مانند
reediest U نی مانند
pipelike U نی مانند
blotchy U لک مانند
filiform U نخ مانند
inapproachable U بی مانند
liplike U لب مانند
thready U نخ مانند
vide U مانند
fulidal U اب مانند
feathery U پر مانند
unprecedented U بی مانند
inimitable U بی مانند
mammilliform U مانند
myrtle formed U اس مانند
reedier U نی مانند
reedy U نی مانند
etc U و مانند آن
floriform U گل مانند
impish U جن مانند
unprecedentedly U بی مانند
similar U مانند
without an e. U بی مانند
lambdoid U مانند
analogous U مانند
incomparable U بی مانند
anthoid U گل مانند
nears U مانند
nearing U مانند
nearest U مانند
foggy U مانند مه
unapproachable U بی مانند
nearer U مانند
neared U مانند
aquiform U اب مانند
string U نخ مانند
near- U مانند
analogues U مانند
analogue U مانند
near U مانند
as U مانند
foggier U مانند مه
icily U یخ مانند
foggiest U مانند مه
and so on U و مانند ان
after the example of U مانند
tendinous U بی مانند
arundinaceous U نی مانند
unparalleled U بی مانند
unequalled U بی مانند
capillaceous U مانند نخ
capitate U مانند سر
similiar U مانند
argillaceous U گل مانند
uniquely U بی مانند
unique U بی مانند
threadlike U نخ مانند
argillaceous U رس مانند
castellated U دژ مانند
simulant U مانند
analog U مانند
crinoid U زنبق مانند
ctenoid U شانه مانند
gelatiniform U دلمه مانند
coriaceous U چرم مانند
gasiform U بخار مانند
cowish U گاو مانند
cryptand U حجره مانند
corvine U کلاغ مانند
corpuscular U گویچه مانند
coroniform U تاج مانند
corneous U شاخ مانند
fusiform U دوک مانند
gasiform U گاز مانند
leatheroid U چرم مانند
gemmy U گوهر مانند
chondroid U غضروف مانند
charry U زغال مانند
ceratoid U شاخ مانند
godlike U خدا مانند
ceraceous U مانند موم
carunculate U مانند لحیمه
graminaceous U علف مانند
grasslike U علف مانند
carneous U گوشت مانند
foliaceous U برگ مانند
graniform U دانه مانند
granuliform U دانه مانند
granitic U خارا مانند
cicatricial U مانند اثرزخم
cinderous U خاکستر مانند
coralline U مرجان مانند
frutescent U بوته مانند
ghostlike U شبح مانند
ghostlike U روح مانند
columniform U ستون مانند
ghosty U روح مانند
giantlike U غول مانند
gladiate U شمشیر مانند
collective goods U مانند جاده
cloistral U دیر مانند
blotchy U مانند کلف
blotchy U لکه مانند
ghosty U شبح مانند
furfuraceous U سبوس مانند
discoidal U قرص مانند
discoidal U صفحه مانند
vitriform U شیشه مانند
dermatoid U پوست مانند
dendriform U مانند درخت
deltoideus U مانند دال
falcated U داس مانند
falciform U داس مانند
felid U گربه مانند
ferny U سرخس مانند
fibriform U لیف مانند
filiform U رشته مانند
filoplume U پرنخ مانند
parchmenty U پوست مانند
epidermoid U بشره مانند
disklike U صفحه مانند
dollish U عروسک مانند
discoid U قرص مانند
dreamful U خواب مانند
drossy U تفاله مانند
eburnian U عاج مانند
elephantoid U پیل مانند
discoid U صفحه مانند
disclike U صفحه مانند
digitiform U انگشت مانند
dermoidal U پوست مانند
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
3as red as a rose
1معنی کلمه outliner در مکانیک خودرو (اتوبوس)
1wildlike
0coopling
0فرمول ساخت ایکس تازی
0فرمول ساخت ایکس تازی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com